صحنۀ خواب!
مکالمه های نیمه شبِ من و آرام وقتی از خواب پرید؛ آرام - مامان من رو ببر تو سالن می خوام صحنۀ خوابم رو ببینم! من -....، فردا صبح بریم که هوا هم روشن باشه بتونیم صحنه رو ببینیم ! آرام - باشه مامان چند دقیقه بعد... - مامان در اتاقم رو ببند الان صحنۀ خوابم می یاد تو اتاقم - چند دقیقۀ بعد - مامان می خوام تو بغلت بخوابم، صحنۀ خوابم اونجا نیست!!! - باشه عزیزم چند دقیقۀ بعد - بریم زیرِ پتو بخوابیم که دیگه صحنه نیاد - خلاصه که تا صبح ما خواب نداشتیم از دستِ این صحنه!!! ...