گرد همایی بادبادک بازهای کوچولو!!!
البته اسمش این نبود، فقط می خواستم به صورت کلیشه ای " روز جهانی کودک" نباشه! کلی زحمت کشیدیم بادبادک ساختیم البته من که نه، پدر و دختر دو نفری بعدشم روش کلی از آرزوهامون رو نقاشی کردیم اما آخرش آرام حتی حاضر نشد باهاش عکس بگیره از بس بادبادک قبلیشو دوست داشت اتفاق بامزه 16 مهر این بود که آرام بعد از 5 روز ویانا رو می دید ( به خاطر سرما خوردگی قرنتینه بود) و نمی دونم این حادثه دیدار واسه من انقدر بامزه و جالبه یا برای خودشون هم واقعا" همینطوریه!!! و سایل نقاشی که همیشه فراهمه در هر شرایطی ، ما گفتیم بادبادکها رو نقاشی کنن آرام به کشیدن باد بسنده کرد و ویانا هم کشتی...