آرامآرام، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

سفر به دنیای آرام

ضرب المثل

نهار حاضر شده اما ترجیح می دم اول اتاق آرام رو مرتب کنم بعد غذا بخوریم, به آرام می گم بیا کمکت می کنم اتاقتو مرتب کنی می گه مامان ویدا هر کاری به وقت خودش اول غذا بخوریم, اول اتاق تمیز کنیم !(منظورش اینه که اول غذا بعد نظافت) کلی هیجانزده شدم و قربون صدقه اش رفتم خودش لوس می کنه بهم می گه چه ضرب المثل هایی بلدم من! الهی مادر قربون اون حرف زدنت بره!   مجموعه الفی اتکینز مدتهاست که کتاب مورد علاقه آرامِ البته در رده سنی آرام نیست و من همیشه با تلخیص! می خونمش. این ضرب المثل هم یکی از قصه های این مجموعه بود.  
21 مهر 1391

حوض نقاشی!

نقاشی با رنگ انگشتی یکی از کارهای مورد علاقه آرامِ و البته فقط اجازه داره روی دیوار حموم این کارو بکنه , چون در اولین تجربه اش به اتفاق خاله ندا, روی دیوار اتاقش چنان اثری از خودش خلق کرد که ماندگارترین اثر هنری دختر هنرمندم شد! سلام ند!!!   اینم تجربه امروز مثل اینکه خیلی خوشمزه نبود   ...
17 مهر 1391

آغاز

خوب اعتراف می کنم که اینجا رو خیلی دیر راه انداختم, مدتها تو فکرش بودم, مدتها قبل از تولد آرام! ولی بالاخره این اتفاق افتاد و امیدوارم وبلاگ پر باری بشه واسه اینکه اگه 10 سال دیگه برگشتم به آرشیوم از اینکه یه جایی برای حفظ خاطراتم درست کردم خوشحال باشم.
17 مهر 1391