مهمان عزیز ( قسمت دوم)
مهمونِ عزیزِ ما باعث شد که ما یه کم به جاهای نرفتۀ شهرمون پا بزاریم و به این نتیجه برسیم که بابا وقتی مهمون نداری لااقل سوراخ سومبه های شهرتو پیدا کن که وقتی ازت می پرسن خوب حالا کجا بریم، برنگردی بگی دریا ،انگاری که اینجا فقط دریا داره.
در همین راستا ما یه سر به نمایشگاه مارهای سمی و غیر سمی زدیم و عجب جای باحالی بود.
و من چقدر دلم می خواست که آرام هم یه همچین عکسی با این آقای مار می انداخت ولی نمی دونم چی شد که بعد از اینکه سام عکس گرفت پشیمون شد اصلا" بره طرفش.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی