مهارت جدید این روزهای آرام گره زدنه, حالا هر چیزی گیر بیاره گره می زنه از بندِ کیفش گرفته تا آستین لباسهای من!!! بماند که بعضی از گره ها رو چنان حرفه ای می زنه که فکر می کنم در زندگی قبلی اش ملوان بوده امروز صندلی بیچاره رو با نخ دندون پیچ مال ( سلام زینب ) کرده, بند حوله و کیفش هم گره زده به نخ ها بهش می گم چی کار می کنی آخه؟ می گه؛ دارم تار عنکبوت درست می کنم که جیر جیرکها گیر کنن توش نیان تو اتاقم. و من را گریزی نیست از نگریستن به تو تا ابد ای شکوفه بهاری ام ...