آرامآرام، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

سفر به دنیای آرام

دِریا موجِن!

1392/4/27 22:43
نویسنده : ویدا
474 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی دریا خیلی مواج و خروشانه دلت می خواد بشینی بهش خیره بشی و به صدای خروشِ موجهاش گوش بدی و نگاه کنی به این همه بی تابیِ دریا که نمی دونم  دلش از چی یا از کی این همه پُره که خودش رو به درو دیوار می کوبه تا حرسشو خالی کنه.

یکی از لذتهای کودکیم این بود که وقتی دریا اینطوریه و موجها در اثر برخورد با دیواره ساحل به پیاده رو می ریزن من اونجا باشم و حسابی خیس بشم، امروز دریا اونطوری بود از کنارِ همون ساحل رد می شدم  درست از همون جایی که بیست و هفت هشت سال پیش این خاطره شکل گرفته بود، نگه داشتم و پیاده شدم ولی اون من نبودم یه ویدای شش هفت ساله بود که دل به دل آرام داده بود تا کلی خیس بشه و چشماش و لبهاش از شوری آب بسوزه ولی سر خوش باشه از اینکه خاطرۀ کودکیشو داره با دخترش زندگی می کنه!

 



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

زینب
28 تیر 92 13:24
من هم موج میخوام ...


نمی گم بیا در خدمتیم آخه خیلی گرمه اما جاتون واقعا" خالی بود اونجا
مامان آرام
28 تیر 92 15:22
ساحل زندگیییییتان آرام



آمین و ممنون لیلای عزیزم
مامان نیروانا
31 تیر 92 10:18
خوش بحالتون!!! چه رؤیایی!!!
دلم برات تنگ شده بود ویدا جان. خوندمت و سرشار از احساسات قشنگ و زیباییهای دخترت شدم. پاینده باشین

مرسی فریبا جون کجایی بابا

مسیحا
31 تیر 92 15:21
وااااااااااااااااااای چه حسییییییییییییییییییییییییییییییییی


مسیحای نازنینم با افتخار حاضرم این حس رو باهات شریک بشم، کی می یایی بندر؟
الناز مامان بنیا
31 تیر 92 15:27
عکسهای بی نظیر


ممنونم بی نظیری از خودتونه النازِ مهربون

نازنین
16 مرداد 92 23:27
چه عکس های قشنگی شده... البته باید بگم ماشاا.. صاحب عکسم خوشگله...