آرامآرام، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

سفر به دنیای آرام

جشن تیرگان و آب تنی

 چون افراسیاب پادشاه توران زمین به ایران لشکر کشید و قشون منوچهر را در طبرستان محاصره کرد، سرداران ایران تصمیم گرفتند پس از مشورت با شاه یکی از زبده ترین افسران را بر قله ی کوهی بفرستند تا از آن جا با تیر و کمان مرز ایران و توران را تعیین کند... از آن پس در روز سیزدهم تیر ماه، جشن تیرگان به یادِ فداکاری آرش و خاطره ی جان بازی او در راه ایران زمین به جشن های ایرانیان افزوده شد. در این جشن باستانی مردم از صبح تا غروب آفتاب به آب بازی و آب تنی و آب پاشیدن به یکدیگر سرگرمند.   البته روز سیزدهم تیر در تقویم زرتشتیان گویا برابر با 10 تیر در تقویم شمسی هست، یعنی  تاریخ گذشته است این پست اما خالی از لطف نیست! و صد البته ک...
13 تير 1392

قانون نانوشته

این روزها بحث ایجاد نظم در زندگی خیلی داغه، ما هم برای عقب نیافتادن از این قافله به فکر وضع یه سری قوانینِ جدید در خونه افتادیم؛ من - از این به بعد وقتی من کتاب می خونم نباید با من حرف بزنی، این یه قانونه. آرام - قانونِ منم اینه که وقتی کسی کتاب می خونه سر به سرش بزاریم، نظرت چیه؟!!! من -     ...
11 تير 1392

نفس مسیحاییِ مسیحا!

وقتی یه آدم، تاثیر گذار باشه می تونه نگاه تو رو به دنیا و خودت عوض کنه، اینطوری که در نگاهت به آدمهای دور و برت تجدیدِ نظر کنی و خودت رو بهتر بشناسی... وقتی یه آدم، مثبت و پر انرژی باشه می تونه صبحِ نمناکِ شادش رو با تو قسمت کنه و تو نه تنها اون روز بلکه تا چند روز بعدش پر انرژی باشی و شاد... وقتی یه آدم، دلِ بزرگی داشته باشه اندازۀ دریا بزرگترین مهارتش دوست داشتن آدمهاست بی قید و بند نه دوست داشته شدنِ با منت... اون آدم یه مسیحای مهربونِ با گذشتِ قابلِ اعتمادِ شاد و رنگی رنگیه که اون سازِ نارنجی اش همیشه کوکه و نفسش به آدم روح می بخشه و من خیلی زیاد دلم براش تنگ شده. ...
4 تير 1392

مهمانِ عزیزم

تهران که بودم یه مهمونِ نازنین داشتم که سابقۀ دوستیمون به بیست و پنج سالِ پیش برمی گرده. بهترین روزهای زندگیم در کنارم بوده و خاطرۀ مشترک زیاد داریم با هم. اما تقدیر این بوده که در شهرهای دور از هم ازدواج کنیم و بچه دار بشیم و بهارِ امسال بعد از هشت سال همدیگه رو ببینیم. اتفاق" بچه هامون هم سن و سال هستن و هم بازی های خوبی واسه هم می شدن اگه نزدیکِ هم بودیم. عکس هایی که در ادامۀ مطلب گذاشتم گزارشِ تصویریِ اون دو روزیه که پیشمون بودن.   تهران یه سورتمه داره که خیلی هیجان انگیزه، با بچه ها رفتیم و سوار شدیم اما عکسِ خوبی نتونستم بگیرم اونجا بیشتر فیلم گرفتم، و یه چیزِ جالب بگم در موردِ این قورباغه ای که توی عکس هست؛ راش...
4 تير 1392

وقت شناسی!!!

چه حسی داره وقتی تازه ساعت یه ربع به چهار صبح بخوابی و درست همون موقع که تازه چشمات گرم شده بچه ات  از خواب بیدار شه و بگه " مامان دیدی یادم رفت مسکاف ( مسواک ) بزنم!" ؟! بعدش هم رسما" بیدار شه و پاشو بکنه تو یه کفش که حتما" باید مسواک بزنه.
26 خرداد 1392

امید به فردا

اینجا تهرانه یک ساعت از نیمه شب گذشته مردم هنوز تو خیابون مشغولِ بوق زدن هستن خوشحالی که شاخ و دم نداره امیدوارم که این شادیها مستدام باشه.
26 خرداد 1392

آرام به روایت دوربین

این صنعت توریسم در تهران واقعا" مظلوم واقع شده، این شهر پر از جاذبه های گردشگریه! عکسهای این پست هم بخشی از تهرانگردیِ ما به اتفاقِ مهمون هامون هست این دو تا عکسِ اول مربوط به تهرانگردیمون نمی شه ، در سفرمون به دماوند این دو تا عکس رو گرفتیم که خیلی دوستشون دارم.   بوستان آب و آتش   باغ پرندگان ( فکر کنم توی این یه ماهی که تهرانم 5 بار رفتم این باغ پرندگان)   کاخ نیاوران انقدر این بچه ها عاشقِ دویدن تو چمن هستن که اصلا" فرصتِ دیدنِ داخلِ مجموعه کاخ ها دست نداد.   باغ ایرانی ( باغ مستوفی الممالک) اگه نیاز به آرامش و سکوت دارید این باغ رو بهتون توصیه می کنم، البت...
20 خرداد 1392

تاوان اشتباه

چند هفته پیش وقتی با چند تا از دوستانمون رفته بودیم باغ پرندگان مرتکبِ خطایی شدم نابخشودنی ،باشد که خداوند مرا ببخشد و بیامرزد!!! از اونجایی که بچه ها آیینه تمام نمای والدینشون هستند، تصمیم گرفتم اشتباهم رو به نوعی جبران کنم، حالا قصه چی بود...   به همراه چند نفر از دوستانم و بچه هاشون رفته بودیم باغ پرندگان، چند ساعتی اونجا بودیم وحسابی خسته، زمان برگشتن که رسید آرام دلش نمی خواست که برگردیم و دوست داشت بیشتر اونجا بمونه من برای اینکه آرام رو با چیزی سرگرم کنم تا موندن رو فراموش کنه شاخه ای  از یه درخت کندم و دادم دستِ آرام!!!  کلی عذاب وجدان داشتم از اینکه شاخۀ اون درخت رو شکسته بودم و بیشتر از اون شرمنده بودم به خاطر...
18 خرداد 1392