برای پدرم
وقتی فقط یه دختر کوچولو بودم دنیا رو از روی شونه هاتون می دیدم، بالاتر از همه!
وقتی ترس همه وجودم رو بر می داشت آغوش گرمتون امن ترین جای دنیا بود!
وقتی زمین خوردم تنها دستِ مطمئن دنیا دستای شما بود که به طرفم دراز شد!
من ویدای کوچولوی شما بودم و شما قهرمانِ بزرگِ زندگیِِ من...
حالا دیگه نوبتِ منه که شونه هام رو در اختیارتون بزارم، دستتون رو روی شونه های من بزارین و اجازه بدین تا تمام روزها و لحظه های شیرینی رو که برام ساختین جبران کنم.
روزت مبارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی